«خونبازی» ساخته رخشان بنیاعتماد و محسن عبدالوهاب، تصویری تلخ و تکاندهنده از شیوع اعتیاد بین جوانها نشانمان میدهد.
فیلم روی رابطه سارا(باران کوثری) و مادرش(بیتا فرهی) تمرکز میکند و از طریق این رابطه و نزدیک شدن به شخصیت سارا، ترسیم موقعیت روحی و شرایط خانوادگی و اجتماعیاش تلاش میکند این پدیده اجتماعی را از وجوه مختلف بررسی کند.
بنیاعتماد در قالب فیلمسازی با گرایش اجتماعی، از دل داستان خودویرانگری سارا، از شیوع اعتیاد در جامعه انتقاد میکند و این مسئله را محصول شرایط خانوادگی و اجتماعی میداند. بنی اعتماد اگرچه با سارا همدلی میکند، اما برخلاف بسیاری از فیلمسازانی که همدلیشان با کاراکتر معتاد فیلم به نوعی ترویج اعتیاد است، اعتیاد را در نهایت زشتی نشان میدهد.
در فیلمهایی که به موضوع اعتیاد پرداختهاند، به مواجهه معتاد با این پدیده و تلاش نافرجامش برای رهایی کمتر پرداخته شده است. اما بنیاعتماد توانسته دست و پا زدن سارا برای رهایی را به شکلی تأثیرگذار نشان بدهد و با شخصیتپردازی هوشمندانه از یک معتاد، وسوسه او برای مصرف مواد مخدر و ناتوانیاش در مواجهه با اعتیاد را نشان بدهد.
فیلم، یک ویژگی قابل توجه دیگر هم دارد.
ارتباط سارا و مادرش، بعد انسانی ویژهای به فیلم داده است. انفعال مادر در برابر اعمال جنونآمیز سارا، تصویر یک قربانی از او میسازد. زنی که گذشته و زندگی مشترکش را از دست داده و تمام تلاشش بازگرداندن سارا به زندگی سالم و عاشقانه است؛ تلاشی که گاه بیهوده و بیحاصل به نظر میرسد.
شاید به نظر خیلیها، «خونبازی» انتخاب مناسبی برای اکران نوروزی نباشد، اما دیدن فیلم تازه بنیاعتماد با وجود تلخی گزندهای که دارد، تجربه لذتبخشی است.
او توانسته در قالب قصهای یک خطی، به مسائل و مشکلاتی اشاره کند که پیش از این، کمتر کسی به سراغشان رفته است. «خون بازی» فیلمی خوشساخت و تأثیرگذار از فیلمسازی است که نشان داده چقدر خوب، جامعه و بحرانهایش را میشناسد.